بهشت خزر
که مازندران شهر ما یاد باد / همیشه بر و بومش آباد باد 
نويسنده و مدیر وب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بهشت خزر و آدرس beheshtekhazar.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





صفحه قبل 1 صفحه بعد

 دریای گیلان، مازندران، قزوین، خزر، هیركان، بحرالسكون، باب الابواب، خوارزمی، آبسکون، كاسپین... شما کدام اسم را برای نامیدن دریای شمال کشور ترجیح می دهید؟ بزرگترین دریاچه دنیا به اندازه گستردگی اش اسم و لقب و شناسه دارد! 35 اسم متفاوتی که البته هیچ کدام به اندازه خزر، مازندران و کاسپین به گوش امروزی ها آشنا نیستند

* دریای کاسپین: این نام در بسیاری از زبان‌های جهان برای اشاره به این دریاچه به‌کار می‌رود و نام بین المللی این دریاچه است. کاسپین خود از نام قوم آریایی کاسپی (یا کاسّی) گرفته شده‌است که ابتدا در کرانه‌های غربی تا جنوب غربی آن ساکن بوده‌اند و به تدریج تا کرانه های جنوبی آمدند. پژوهش های جدیدی که درباره ژنتیک مردمان ساکن جنوب این دریا شده، گواهی بر این ادعاست که مردمان مازندران و گیلان از نوادگان قوم آریایی کاسپی هستند.
وجود شهری به نام دروازه کاسپین (یا دربند) در باب ورودی مملکت باستانی تبرستان (که هم اکنون در استان تهران قرار دارد) گواهی دیگر بر این ادعاست.

واژه «كاسپین» نه تنها ریشه انگلیسی ندارد، بلکه نامی کاملا فارسی است!

*
دریای مازندران یا تبرستان یا هیرکانیا: در اسنادی که در مؤسسات تاریخ شناسی روسیه است آمده که نوجین زیس در قرن دوازدهم نوشته است که ایرانیان این دریا را قرن‌ها دریای تبرستان می‌خواندند، ولی چون واژه مازندران میان بومیان تبرستان جایگزین گشته، آن را دریای مازندران می‌خوانند، همچنین در میان دانشمندان قرون پس از اسلام دریای مازندران به روی نقشه‌ها ثبت می‌گشته ، گذشته از آن نام دریای تبرستان به دلیل مجاورت دولت تبرستان به آن بوده‌است، از طرفی هیرکانیا که در منابع یونانی و لاتین (Hyrcania Maro) آمده (منبع: هرودوت)، و نام‌های جرجان، ساری، خراسان، گیلان که زمانی بروی این دریا بوده‌است، همگی به مناطقی از تبرستان باستانی (که مازندران امروزی باقیمانده آن است) برمی گردد.ضمن اینکه در شاهنامه هم از دریای مازندران نام برده شده است.

  • به راه اندرون کوههای بلند/ فرازش یکی کهنه سنگ نژند
  • زبر کــوه بیند کـران تا کـــران/ نگهبـــان دریـــــــــای مازندران 

* دریای خزر: خزر نام قومیست که غارتگر ،وحشی، ستیزه جو ، بی رحم و غیر ایرانی بودند.خزرها قومی بودند که در بخش میانی و جنوبی رود ولگا زندگی می کردند و در دوران انوشیروان عده ای از آنها به شمال قفقاز مهاجرت کرده و در این منطقه ساکن شدند؛ منطقه ای که اتفاقا فاصله زیادی هم با دریای شمالی ایران داشته است! این قوم که اوایل زندگی شبانی و كوچی داشت، بعد از مدتی دین یهود را پذیرفت اما آشنایی با این دین هم مانع از ادامه خوی نامتمدن و وحشی‌گر آن‌ها نشد. آنها مرتب به غارت‌گری و چپاول اقوام مجاور می پرداختند و خسارت‌های فراوانی به ساسانیان وارد آوردند.  بنای استحکامات بزرگی چون شهر در بند یا (باب الابواب) در شمال قفقاز در عهد ساسانیان ، که برای جلوگیری از تجاوزگریها و ویرانگریهای خزران صورت گرفت، هنوز پا برجاست. رواج امروزی دریای خزر به طور کلی به زمان اشغالگری روس‌ها در دوره قاجاریه و کوتاه سازی دست ایرانیان از این دریا برمی گردد. (منبع: کتابخانه دیجیتالی دید).

به نظر شما کدام نام مناسب دریای شمال کشور عزیزمان ایران است؟

آیا بهشت خزر نام مناسبی برای این وبلاگ هست؟؟ بهتر نیست آدرس و عنوان این وبلاگ را به نامی که سزاوار این دریا است تغییر دهم؟خوشحال میشم نظر بدید.

[ چهار شنبه 8 شهريور 1391برچسب:, ] [ 17:47 ] [ دختر خزر ]

صفحه قبل 1 صفحه بعد

استان مازندران با 24091 کیلومترمربع مساحت و 2603008 نفر جمعیت و از شمال به دریای خزر از مغرب به استان گیلان و از جنوب به استانهای سمنان و تهران و از شرق به استان گلستان محدود است.
تعداد 15 شهرستان 360 شهر و 38 بخش و 104 دهستان در استان مازندران وجود دارد که 43% از شهرها در طول نوار ساحلی دریای خزر واقع شده اند. مازندران تنها استانی است که با سه محور هراز ، کندوان و سوادکوه با مرکز کشور مرتبط بوده وسه فرودگاه ساری ،نوشهر ورامسر ارتباط هوایی آن را با سایر نقاط برقرار ساخته وراه آهن سراسری نیز ازان عبور می کند علاوه بر آن جاده ساحلی از رامسر تا بابلسر به طول 220 کیلومتر وبا فاصله 10 الی 300 منر از کنار دریا می گذرد  . استان مازندران با توجه به موقعیت طبیعی وجغرافیایی در بخش طبیعت گردی جزء استانهای برتر کشور محسوب میگردد نزدیک به 12 میلیون نفر گردشگر داخلی وبیش از 20هزار توریست خارجی هرساله به منظور گذراندن اوغات فراغت از این استان دیدن می کنند وجود دریای مازندران باساحل زیبا ومناسب به همراه پارکهای جنگلی ،غارها ،آبشارها ،رودخانه ها ،آبهای سرد وگرم معدنی ،چشمه ها ،تالابها ،دریاچه ها وجاذبه های طبیعی دیگر ودارابودن یادمانهای تاریخی نظیر مقبره میر بزرگ آمل ،برج لاجیم سوادکوه ،برج رسکت سوادکوه ،مجموعه فرح آباد ساری ،عباس آباد بهشهر ،قلعه پولاد بلده نور،کندلوس نوشهر و.....این استان را مجموعه متنوع برای استفاده گردشگران مختلف با انگیزه های گوناگون بدل نموده است .
 

 

استانی كه امروز با نام «مازندران» كرانه های جنوبی باختر را در بر گرفته است دارای پیشینه های تاریخی كهنی است و در طول تاریخ و اعصار نام های مختلف و گوناگون داشته است. از اقوام اصلی این سرزمین در گذشته های دور «آماردها» و «تپوری ها» بودند و نام این سرزمین یعنی «تپورستان» ماخوذ از نام قوم «تپور» است. بعدها، با حمله اعراب مسلمان «تپورستان» تغییر نام یافت و این نام تا قرن ششم و هفتم هجری قمری پیوسته معرف منطقه ای بود كه تقریباً با محدوده فعلی مازندران منطبق است.

واژه «مازندران» نیز بر اساس مدارك و شواهد موجود قدمت دیرینه ای دارد. در مورد وجه تسمیه مازندران نظرات متفاوتی وجود دارد كه در اینجا به نقل دو مورد از آنها می پردازیم.

واژه ریشه مازندران را «موزندرون» می داند كه «موز» نام كوهی است و چون این سرزمین درون كوه موز واقع بود به این اسم شهرت یافته است.

معتقد است كه نام مازندران از سه جزء تشكیل شده است : نخست ؛ «مز» به معنی بزرگ، دوم ؛ «ایندر» نام یكی از پروردگاران آریایی است كه در دین مزدینا از دیوها شمرده شده و نام این دیو در اوستا «ایندرا» و در پهلوی «آندر» آمده است. سوم ؛ الف و نون پسوندی كه در ساختن نام جاهای بسیار بكار رفته است.

درباره‎ تاریخ باستانی استان مازندران اطلاع زیادی دردست نیست و اساساً‏‏ وضع اقلیمی آن اجازه نمی‌دهد ابنیه وآثار معماری پایدار بمانند.                                       

درجلگه های ساحلی مازندران آثار معتبری از ادوار قبل از اسلام به دست نیامده و حتی از شهرهای معتبر صدر اسلام ( دوره‎‎ پادشاهان تبرستان و دیلم ) هم به جز آمل و ساری یادگاری بجا نمانده است. بعداز غلبه آریایی های مهاجم و مهاجرت بومیان، ساكنان جدید پس از مدتها ظاهراً زیرفرمان هخامنشیان قرار گرفتند. دركتیبه بیستون سرزمین مازندران به نام ’’پشتخوارگی‌‘‘ ودر اوستا ’’پزشخوارگر‘‘ آمده است و به نظر می رسدكه مازندران جزو قلمرو اشكانیان بوده است. هم زمان با فتوحات مسلمانان از سلسله های پادوسبانان، آل باوند و افراسیابیان نام برده شده است كه در تبرستان یا قسمتی از آن حكومت می كرده انـد و استقلال نسبی داشته اند. مورخان درباره‎ اولین حمله‎ مسلمین به تبرستان وحدت نظر ندارند. بنابه قول عده ای از نویسندگـان در سال 30 هجری قمری ـ زمان خلافت عثمان ـ اولین بار سعد بن عاص حاكم كوفه در صدد فتح تبرستان برآمد و سرانجام سواحل تبرستان، رویان و دماوند را به تصرف خود درآورد. در زمان مروان بن محمد(132ـ 126 هـ .ق) آخرین خلیفه بنـی –امیه، اهالی تبرستان علیه حكام عرب سر به شورش برداشتند. دردوره‎‎ خلافت ابوالعباس سفاح (136 ـ132 هـ .ق) ـ اولین خلیفه عباسی ـ یكی از عاملان وی رهسپار تبرستان شد و با اهالی آن منطفه از طریق صلح و مدارا كنارآمد، لیكن دردوره ـ خلافت ابوجعفر منصور (158 – 136 هـ . ق) ـ دومین خلیفه عباسی مردم تبرستان برای چندمین بار سر بـه شــــــورش برداشتند. سرانجام تبرستان كاملاُ تحت اطاعت اعراب درآمده ولی بعد ازآن نیز در سرزمین تبرستان مانند سابق، مسكوكاتی باخط پهلوی ضرب شد. سرانجام درسال 167 هجری قمری ’’ونداد هرمز لا‘‘ سلسله مستقلی در تبرستان تأسیس كرد.

 درقرن چهارم و پنجم هجری، تبرستان میدان كشمكش سلسله‎ آل زیار و آل بویه از یك طرف و سامانیان و غزنویان ازطرف دیگر شده بود، اغلب اوقات تبرستان تحت اداره آل زیاربود. درسال 426 هجری قمری، سلطان مسعــود غزنـــوی ازطریق گرگان وارد تبرستان شد و صدمات و خسارات جانی و مالی زیادی به اهالی آن سامان وارد آورد. هنوز این خرابه ـ ها ترمیم نشده بود كه طغرل اول مؤسس سلسله‎ سلجوقی به گرگان وتبرستان حمله ورشد ودرسال 606 هجری قمــــری  تبرستان ازجمله ’’كبود جامه ‘‘ به دست سلطان محمد خوارزمشاه افتاد و اسپهبد كبودجامه به نام ’’ركن الدین كبودجامه ‘‘ و فرزندانش به دست سلطان محمد خوارزمشاه اسیر شدند. زمانی كه سلطان محمد خوارزمشاه از نبرد با سپاهیان مغول فــرار می كرد، ركن الدین ، مغولان را به جایگاه سلطان محمد هدایت كرد و به اثر این خوش خدمتی، از طرف مغولان به حكومت كبود جامه رسید و سرانجام توسط تیموریان بساط حكمرانی آنها نیز برچیده شد. بعد از درگذشت امیرتیمور ، ســــادات ـ مرعشی با كسب اجازه از شاهرخ میرزا (850 – 807 هـ . ق ) به مازندران برگشتند و به عنوان باج گزار این نواحی سلطنت كردند. سرانجام در زمان سلطنت شاه عباس اول به طور كلی قدرت سادات مرعشی از بین رفت. پس ازبرچیده شدن بساط حكومت ملوك الطوایفی تبرستان كه تا سال 1006 هجری قمری ادامه داشت، این منطقه تحت نظارت شاه عباس اول و سلاطین بعدی سلسله صفوی تأمین قرار گرفت. شاهان صفوی درطول هرسال به كرات به عنوان شكارویا پس ازاحـداث فرح‌آباد جهت استراحت به این منطقه سفرمی كردند. نادرشاه افشار برای مقابله بادشمنان به ویژه دشمنان شمالی وروس هـا، درمازندران یك كارخانه كشتی سازی دایركرد و به رونق هرچه بیشتر منطقه افزود. ازدوره فتحعلی شاه قاجار، به منطقه سـرسبز و زیبا و دل انگیزمازندران ، به عنوان یك منطقه استراحتی ـ تفریحی توجه گردیده و ناصرالدین شاه طی دوسفر دستور تعمیر راه ها و كاروان سراها را صادر كرد. دردوران سلطنت پهلوی منطقهْ مازندران مانند سایرمناطق كشور از راههای ارتباطی برخوردار شد و به علت شرایط محیطی و آب وهوای معتدل ، چشم اندازهای زببا و نزدیكی اش به تهران ، محل استراحت و تفریح قسمت اعظم مردم كشور شد.

 

[ پنج شنبه 28 بهمن 1390برچسب:, ] [ 21:25 ] [ دختر خزر ]

صفحه قبل 1 صفحه بعد

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

سلام،به وبلاگ خودتون خوش اومدین. اینجا مازندرانه (بهشت خزر) منم یه دختر مازندرانی ام.هدفم از ساختن این وبلاگ معرفی مازندران به هموطنای عزیزمه. دوستای خوبم نظر یادتون نره،چون باعث دلگرمیم میشه. از انتقاد و پیشنهادتون هم بی نهایت خوشحال میشم. beheshtekhazar@gmail.com تاریخ تولد وب:1390/11/28
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 66
بازدید کل : 92117
تعداد مطالب : 28
تعداد نظرات : 113
تعداد آنلاین : 1